سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر دانشمندی، بیمناک است . [امام علی علیه السلام] مهمانان امروز: 6 همه مهمانها: 70301
بهمن 84 - هیچ آدابی و ترتیبی مجوی
** خانه **
** ارتباط با من **
** مدیریت وبلاگ **

**خبرگزاری وبلاگ **   بهمن 84 - هیچ آدابی و ترتیبی مجوی

** به اینجاها هم سر بزنین **
قصه گو
آرام لاو
جیلیز ویلیز
داآش کوچیکه
دفتر مشق بیدل
یک آســمان غروب
رامین پشت کنکوری
داش سورن و زمینش
دوبیتی *****دو بیتی

** اوقات شرعی **

** مطالب گذشته** اردیبهشت 85
فروردین 85
اسفند 84
بهمن 84
تابستان 1385
بهار 1385

** مولای یا مولای**

** وضعیت من در یاهو ** یــــاهـو
الله
نویسنده: ابوذر(سه شنبه 84 بهمن 25 8:49 عصر)

بسم  اللهِ   مهربون

 

خیلی خوبه که آدم یکی رو داشته باشه که بهش تکیه کنه

یکی که قدرت انجام دادن همه کاری رو داشته باشه . یکی که همه چیز مال اون باشه و هر کاری بخواد بتونه بکنه

وقتی حس کنی همچین کسی رو کنار خودت داری دیگه هیچ غمی نداری ، فقط باید بهش اطمینان کنی و هرچی داد تشکر کنی و منتظر حمایتای موثر بعدیش باشی

 

اما

وقتی یه مدت وجود همچین کسی رو با تمام وجودت حس کردی اونوقته که دوریش بدجوری داغونت میکنه . میشی عین مجنون که دوری لیلی مجنونت میکنه . یه جای خالی گنده توی تمام لحظه هات ، توی تمام جاهایی که هستی ، توی تمام فکرایی که داری ، توی ذره ذره وجودت پیدا میشه که با هیچی نمیتونی پُرش کنی ، مگه اینکه دوباره خودشو برگردونی

وقتی یه مدت از داشتنش احساس لذت کنی و این لذت توی تمام سلولای تنت جا خوش کرده باشه اونوقته که با نداشتنش حس میکنی هیچی نداری و هیچی نمیخوای

اونوقته که با نداشتنش یه حس ِ بی حسی روحتو پر میکنه . یه جور خلصه که هیچجوری نمیتونی ازش خارج بشی مگه اینکه .........

 

خوب میدونی منظورم کیه

 

------------------

آهای اونی که این حرفا درباره ش بود ، تو که اینهمه مرام داری ، تو که اینهمه خوبی ، تو که هر کاری میتونی بکنی ، تو که مولایی

یا نذار حس شیرین داشتنتو درک کنیم یا اگه گذاشتی کمک کن کاری نکنیم که اون جا خالیه بوجود بیاد . خودت میدونی وجود اون جای خالی چه بلایی سر آدم میاره . خودت همچین حسی نداشتی اما میدونم خوب میدونی چقدر سخته و چقدر دردناک

پس نوکرتم هوامونو داشته باشه

-------------------

 

به قول قصه گو :

پ ن 1 : میدونستی چقدر مهربونه ؟

پ ن 2 :فکرشو بکن وقتی مطمئنی دوستت نداره یه دفعه بهت بگه (اتی امر الله فلا تستعجلوه ، سبحانه و تعالی عما یشرکون ) و فقط خودت بفهمی چی بهت گفته

پ ن 3 : حالا دیدی چقدر مهربونه ؟

پ ن 4 : دقت کردی اسمش چه خوشگل نوشته میشه ؟

پ ن 5 : عجب طولانی شد ایندفعه ، ولی دل که این حرفا حالیش نیست

پ ن 6 : اینبار واقعا هیچ آدابی و ترتیبی نجستم . شاید به نظر بعضیا خیلی با اون خوبه پسرخاله شده باشم ولی ...... شما ندیده بگیرین



هر چه میخواهد دل تنگت بگو ( )

از دشمنت بدترم ؟
نویسنده: ابوذر(سه شنبه 84 بهمن 18 8:22 عصر)

بسم رب الحسین

تاسوعای امسالم رسید

 

روزی که این وبلاگو ساختم خواستم هیچ آداب و ترتیبی تو کارم نباشه

الان میخوام همین کارو بکنم

دلم بدجوری تنگه ، میخوام هرچی میخواد دل تنگم بگم

 

آقا ، مولا ، سید

ابالفضل ، تو که وقتی شمر صدات کرد بی جوابش نذاشتی

تو که دشمنو بی جواب نذاشتی

 

من دشمن نیستم

بََدَم ولی از دشمن بدتر نیستم

بَدَم ولی یه عمری توی عزای تو و مولات حسین سینه زدم و اشک ریختم

حیفه جوابمو ندی

 

منتظرم آقا



هر چه میخواهد دل تنگت بگو ( )

یه دفتر برا التماس دعا
نویسنده: ابوذر(جمعه 84 بهمن 14 2:47 عصر)

 شبا و روزای قشنگیه

شبا و روزای دل شکستن ، گریه کردن ، زجه زدن ، ناله کردن

زدن تو سر و صورت

و بازم دل شکستن

 

این مدت اون بالا بالاها بدجوری دوستت دارن

دلت که شکست

شنیدی عباس ، حسین ، زینب ، زهرا ،  رقیه ، علی اصغر ، قاسم ، علی اکبر ، سکینه ، آب ، دست بریده ، عمود آهنی ، تیر ، مشک پاره ، اسب بی سوار ، دهن خونی ، سربریده ، تن بی کفن

 

اون موقعی که

دلت داغون شد ، آتیش گرفت ، نتونستی جلوی اشک چشماتو بگیری ، اشک از روی صورتت رد شد و رسید به سینت ، حس کردی قلبت نمیخواد تو سینه بمونه

یاد اینایی که اینجا اسمشونو نوشتن باش

همه رو دعا کن

شاید یکیمون اونقدر عزیز شده باشه که اون بالاییا نتونن بهش جواب ندن



هر چه میخواهد دل تنگت بگو ( )

یا حسین بگو و بیا تو
نویسنده: ابوذر(سه شنبه 84 بهمن 11 2:47 عصر)

بسم الله

 

میگن یا علی گفتیم و عشق و آغاز شد

امروز اول محرم 1427 یا حسین میگم و آغاز میکنم

چه فرقی میکنه ، یا حسین ، یا علی ، مهم اینه که عشق آغاز بشه

 

اصلا این عشق آغاز شد برای گفتن یه یا حسین

یا حسین



هر چه میخواهد دل تنگت بگو ( )