نوروزِ شهر من امسال بویِ خون میده
22 نفر انسان که تنها گناهشون عبور از یه جای بد در یک زمان بد بودن دن
خونشون یه دشتو قرمز کرد وخ
ما طبق معمول خفه خون میگیریم و برای حفظ وحدت هیچی نمیگیم .
اما لطفا ما رو اینقدر خر تصور نکنین . اینقدر نگین این اتفاق زیر سر ایادی استکبار جهانیه .
حالا که قاتل با معرفی کردن خودش داره بی لیاقتی شما رو به رختون میکشه این حرفو تکرار نکنین.
22 نفر شیعه ، در آستانه ی سال نو کشته شدن و هفت نفر گروگان گرفته شدن . ما طبق معمول وحدتمونو حفظ میکنیم و شما هم طبق معمول دست روی دست میذارین و منتظر حادثه بعدی میشین تا باز توی گوش ما بخونین اینا ایادی استکبار جهانی هستن و میخوان شیعه و سنی رو توی استان با هم درگیر کنن .
سازش ، چشم روی حقایق بستن ، سیاسی کاری ، بی عرضگی ، تا کِی ؟
صبر حد داره . به امید روزی که صبرمون تموم بشه .
یا علی
نوروز بر همه کسایی که عیدشون بوی بهار میده مبارک .
بسم اللهِ مشتاق
آشفته مینویسم ، خرده نگیرین
آدمی .............. . آدم میتونه خیلی خوب بشه ، اونقدر که بشه پیغمبر ، امام یا هر چیزی توی همین مایه ها . و آدم میتونه پست بشه ، اونقدر که از یه سگ بدتر بشه .
خدا آدم آفرید . فرشته ها گفتن چرا اینو آفریدی ؟ این که غیر از گناه و نافرمانی کاری نمیکنه ، چرا آفریدی ؟ ما بودیم دیگه ، هرچقدر دلت بخواد عبادت میکنیم . چه نیازی به آفرینش همچین موجود ....... بود ؟
خدا گفت من چیزی میدونم که شما نمیدونین ....................................
چیزی میدونست که هیچکس نمیدونست ، و آفرید .
آدمی ، خدا آدمو اشرف مخلوقات آفرید . اما نذاشتش همون جایی که باید باشه . گفت یه ذره زحمت بکش ، میتونی اشرف بشی ولی من لقمه آماده تو دهنت نمیذارم . زحمت بکش .
آدمی ، میتونی زحمت بکشی و برسی و میتونی به خودت زحمت ندی . خوددانی .
بعضیا زحمت میکشن و میشن اشرف . بعضیا اشرف نمیشن اما مایه ننگ هم نمیشن . بعضیام میشن مایه ننگ .
خدا گفت من چیزی میدونم که شما نمیدونین . هر اشتباهی که میکنی فرشته ها میتونن به خدات بگن دیدی گفتیم ، بفرما ، تحویل بگیر . البته فرشته ها به اندازه آدما پررو نیستن که همچین جراتی به خودشون بدن ولی فکرشو بکن ..................
بعضیا خوبن . بعضیام بَدَن . این دو تا تکلیفشون روشنه . خوش به حالشون ، حتی اونایی که واقعا بَدَن ، حداقل آویزون نیستن . ولی اون عده ای از بدا که یه ذره هم خوبن چی ؟ اونایی که بد هستن ولی یه ذره خوبی هم دارن چی ؟ اونایی که بَدَن ولی قلبشون از این تباره چی ؟ خیلی بَده که ندونی کدوم طرفی هستی . خودت بدونی بدوضعی داری ولی دلت اونوری باشه . بد نیست ؟ آویزونی خیلی سخته . میشه جمع نقیضین . بالاخره بالا رفتیم بهشت بود یا جهنم ؟ یکی تکلیف ما رو روشن کنه .
بعضی از خوبا هستن که اینقدر رفتن بالا که ......... مثل بابا که وقتی با خداش حرف میزنه میگه : مولای یا مولای انت الغفور و انا المذنب و هل یرحم المذنب الا الغفور
میبینی ؟ ، اینو کی داره میگه ؟ آخه اون که خودش میدونه گناه نمیکنه پس مذنب ینی چی ؟ اینجور آدما اینقدر بالا رفتن که یه ذره پرت شدن حواس سر نمازو بدترین گناهشون میدونن . البته میدونم که حواس علی به این راحتی پرت نمیشده ولی مثال زدم و در مَثَل ....
حالا آدم باید دلش بخواد بره بالا یا نه ؟ امثال ماها طاقتشو داریم ؟
ولی آخرشم بلاتکلیفی از هر چیزی بدتره . این که ندونی کدوم طرفی هستی . اینکه جسمت اینوری باشه و دلت اونوری .
اگه ما رو دوس نداری یه اشاره بسمونه . ها ؟
خدا ....خداااااااااااااا............خدااااااااااااااااااااااااااااااااا ..........
..........................................................................
..........................................................................
..........................................................................
.........................................................................
.......................................................................
..........
به قول قصه گو :
پ.ن 1 – خدا پدر نقطه رو بیامرزه .
پ.ن 2 – هر یه دونه نقطه که اون بالاس یه دنیا حرفه .
پ.ن 3 – بالاخره ما کدوم طرفیم ؟
پ.ن 4 – کاش حداقل میگفتی برو دیگه دوسِت ندارم . ولی داد از اینهمه خوبیت .
پ.ن 5 – حالا شاید بفهمی چمه . البته اینو بذار کنار همه حرفای اون نقطه ها و کلی نقطه دیگه که نذاشتم و اینجا جاش نبود .
پ.ن 6 – هیچ آدابی و ترتیبی مجوی .
پ.ن 7 – قاط زدم رفت ولی نمیدونم قربت الی الله یا نه .
راستی ، خدا گفته اگه آدما میدونستن من چقدر مشتاقشونم همانا هر لحظه از شوق .......... میگم خدا ، حتی من ؟
هنوز میگم خوبی ، بگو نه . در ضمن میبخشی که شدم شبان ِ داستان موسی و شبان .