سلام
مائيم و يكي خرقه تزوير و دگر هيچ
در دام ريا بسته به زنجير و دگر هيچ
خود بيني و خود خواهي و خود كامگي نفس
جان را چو روان كرده زمينگير و دگر هيچ
در بارگه دوست نبرديم و نديديم
جز نامه سربسته به تقصير و دگر هيچ