ترس
آهاي تو كه اونور وايسادي يه چيزي بگو كه بفهمم خودت اونجايي
سخته؟
خب باشه فقط يه دست تكون بده
نميشه؟
باشه قبول فقط يه نگاه بكن... يه نگاهي كه برقش از ميون اين تاريكي بگذره من ببينم
اينم نميشه؟
باشه
پس.....
پس اين دلم پيشت گرو باشه من چاره اي جز رفتن ندارم اگه تو آخرش بودي به دلم ميرسم... اگه نبودي اقلا دلم سالم ميمونه
هنوز مطممئني نميخواي چيزي بگي؟
حتي اگه خواهش كنم؟
حتي اگه التماس كنم؟
حتي اگه...
....
.